نوشته شده توسط : کاظم رستمی

اینجا سرد است

کلمات را آتش میزنم

آخرین نفسهایم را

در تلو لو احساسات تو

یخ می زنم

از من تا تو

چند کهکشان راه است

فاصله ها که زیاد می شوند

گریه ها کاری از پیش نمی برند

چایی بدون تو

طعم نداری می دهد

کدام جاده مرا به تو می رساند

 



:: بازدید از این مطلب : 385
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 20 مهر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

در من تکرار می شوی 

عاشقانه جوانه می زنی

در سطری دیگر

نیستی

ودر سطری دیگر

حلقه ای از غریبه در انگشت داری

فراموشی چیز خوبی است

من فراموشکار نیستم

من تندیسی از دردم

یک جنین از دردم

من با درد زاده شدم

با درد انس گرفتم

به درد عادت دارم

 



:: بازدید از این مطلب : 583
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 مهر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 756
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 695
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

هنوز دوستت دارم

به عشق تو معتادم

لیوانها شهادت می دهند

بشقابها حرفم را می فهمند

دفترهایم

از اسمت پر مشود

بهانه ای برای

دوست داشتنت هست

در ذهنم تو را تداعی می کنم

با همان هرم

مرا گرم می کنی

دلگرم می شوم به زندگی

 



:: بازدید از این مطلب : 726
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

مرا نمی بینی

نگاهم نمی کنی

با غرور رد می شوی

من در تو می مانم

راه نزدیک می شد اگر

به خودت

زحمت نگاه می دادی

هنوز در

خلسه های تو اسیرم

پاییز فصل دیدار بود

وتواز من دور می شوی

حتا شاپرکها می دانند

که عاشق نیستی

 

 



:: برچسب‌ها: عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 808
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

همتونو دوست دارم به عشقتون می نویسم و زندگی می کنم

چه اهمیت دارد که گاه می رویند قارچهای غربت

می خواهم بنویسم

آغاز می شوی 

به راه می افتی

خدا منتظر 

من و توست

 



:: بازدید از این مطلب : 647
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 مرداد 1387 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد